11. اهرم تبلیغاتی را انجام دهید.
جولیوس سزار به دلیل پیروزی های نظامی ، دیکتاتوری رم و فاجعه شکسپیری بر اساس ترور ، یکی از مشهورترین چهره های تاریخ است.
ژنرال پوپولیست ، در تلاش برای حفظ حسن نیت در میان افراد خود برای توجیه تحکیم هرچه بیشتر قدرت ، روشی را ابداع کرد که امروزه توسط بسیاری از بازاریابان استفاده می شود. هنگامی که سزار از جنگ در گال (فرانسه امروزی) خاتمه می یافت ، مقاله ای تکراری را منتشر کرد تا به رم بفرستد تا شهروندان خود را از نبردهای خود مطلع کند. دشمنان سیاسی سزار در حال از بین بردن شهرت وی در رم بودند ، بنابراین این گزارش های پیشرفت ظاهراً برای اطلاع رسانی به جمهوری بود ، اما واقعاً برای تقویت افکار عمومی و روشن ساختن پیروزی های او در جنگ بود.
امروزه ، تبلیغات مقاله ای است که به نظر می رسد اخبار چهره آن است ، اما در واقع در حال تبلیغ یک محصول یا خدمات است. درست همانطور که سزار از تبلیغات تبلیغاتی برای بهبود درک عمومی استفاده کرد ، شرکت ها می توانند از همین روش برای ایجاد تأثیرات مثبت در برند استفاده کنند.
12. نیازهای بازار هدف خود را پیش بینی کنید.
هنری فورد به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ ایالات متحده به خاطر انقلابی در صنعت اتومبیل در اوایل قرن بیستم یاد می شود با Ford Model T. Ford و Model T از نظر قابلیت تعویض قطعات آن که امکان تولید انبوه را فراهم می کند ، قابل توجه بودند - ، با این حال ، طبق گفته تئودور لویت ، استاد دانشکده تجارت هاروارد ، تاریخ فورد را به دلایل غلط جشن گرفته است. لویت می گوید: "نبوغ واقعی او بازاریابی بود."
فورد تشخیص داد که محصولات باید نیازها و خواسته های بازار هدف را برآورده کنند. ممکن است ساده به نظر برسد ، اما قبل از فورد ، شرکت ها فقط آنچه را که می خواستند بفروشند می فروختند. فورد به طور معروف گفت: "اگر من از مشتریانم می خواستم که آنها چه می خواهند ، آنها می گفتند اسب سریعتر." فورد توانست نیازهای بازار خود را تشخیص دهد - نیازهایی که خود مشتریان هنوز نمی توانستند آنها را بیان کنند. فورد محصولی را طراحی کرد که بیش از هر چیز نیاز مشتری را در ذهن داشته باشد.
13. محصول خود را منحصر به فرد کنید.
در 24 مارس 1756 ، پادشاه پروس فردریک بزرگ دستور داد که سیب زمینی کشت و در سراسر پروس توزیع شود. این فرمان با شور و اشتیاق از سوی رعایای وی روبرو نشد. او علیرغم مقاومت افراد خود ، زمینی از سیب زمینی کاشت و ارزش غذایی و اقتصادی سیب زمینی را به پادشاهی خود اطلاع داد.
سپس ، فردریک بزرگ یکی از بزرگترین (و اولیه ترین) استراتژی های بازاریابی را تصویب کرد - او سربازان را برای محافظت از پچ سیب زمینی در برابر تعدی و سرقت اعزام کرد. اهالی روستا درمورد محصولی که نگهبانان پادشاه در حال گشت زنی بودند کنجکاو بودند ، بنابراین آنها شب ها را برای سرقت سیب زمینی مخفی می کردند. از آنجا سیب زمینی شکوفا شد و به یک محصول اصلی تبدیل شد.
فردریک بزرگ سیب زمینی را کمیاب و منحصر به فرد کرد ، و همین امر باعث شد تا بازار هدف وی انگیزه این را پیدا کند که سیب زمینی را برای خود امتحان کند. شاید تعیین اینکه فردریک بزرگ امروز چقدر در اهمیت سیب زمینی تأثیرگذار است دشوار باشد - با این حال ، او احتمالاً یکی از اولین و موفق ترین استراتژی های بازاریابی در تاریخ بود.
:: بازدید از این مطلب : 73
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0